کفشهاتو پا نمیکنی ؟
پسر گلم چند روزی خونه نبودیم رفته بودیم خونه دو تا مامانیا اول خونه مامان من بعد خونه مامان بابایی واست کفش سوتی خریدیم که پات کنی اصلا نگاهی بهش ننداختی میترسیدی البته هنوزم پات نمیکنی ولی دیگه نمیترسی روز اول کفشها رو پات کردم اصلا از سر جات تکون نخوردی و بعدش گریت گرفت که درآوردم از پات - 7 تیر برای اولین بار بدون اینکه دستتو بگیریم تمام عرض خونه رو خودت تنهایی راه رفتی و دیروز 13 تیر برای اولین بار بدون اینکه به جایی تکیه بدی خودت از زمین بلند شدی فدات بشم پسر شیطون و خستگی ناپذیر من چند روزی هم میشه که وقتی کسی زنگ خونه رو میزنه من میگم کیه شما هم تکرار میکنی میگی گیه گیه - اون موقع است که میخوام یه لقمت کنم در هم یاد گرفتی همش ...