سعیدسعید، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

عشق مامان و بابا

تولد سعید جونم

پسر گلم یکسال پیش تو همچین روزی بود که تو بغل مامانی بودی و بعد از 9 ماه انتظار صورت ماهتو دیدیم هیچوقت اون روز رو فراموش نمیکنم بهترین روز زندگی من و بابایی بود عزیز دلم خدا رو شکر میکنم که ما رو قابل دونست که بابا و مامان پسر گل و خوش رویی مثل سعید باشیم امروز هم تو رو بردیم واکسن یکسالگی تو زدیم اصلا خم به ابرو نیاوردی و حتی یه آخ هم نگفتی آفرین به این مرد کوچک و شجاع ما جمعه هم برات تولد خانوادگی گرفتیم که چند تا ار عکسها شو میزارم و صد البته عکس کادوهاتو که بعد ببینی برات چی گرفته بودن دست همهشون درد نکنه خیلی زحمت کشیدن ایشالله براشون تو شادیهاشون جبران کنیم            ...
2 تير 1392

یکسال گذشت

  عزیز دل مامان و بابا امروز یکسال از با هم بودنمون میگذره یکسال پر از سلامتی مهربونی خوشحالی و سعادت برای ما خدایا ممنون به خاطر این پسر ناز و ممنون به خاطر اینکه ما رو لایق دونستی که بابا و مامان سعید باشیم  پسر گلم دیروز برات جشن گرفتیم تولد یکسالگیتو عزیزم خدا رو شکر همه چی خوب بود و به همه خوش گذشت ممنون از بابا رضا که خیلی خیلی زحمت کشید ایشالله همیشه سلامت باشه و سایش بالای سر ما خاله جون و مامانی هم خیلی کمک کردن و مامانی بابا رضا هم برامون دلمه درست کرده بود و آورد دستش درد نکنه خیلی خوشمزه بود عزیزم عکسهای تولدتو بعد میزارم  ...
2 تير 1392
1