سعیدسعید، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

عشق مامان و بابا

بالاخره اومدم

1392/5/25 0:47
نویسنده : ثریا
324 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر نازم امید مامانی بعد از چند وقت اومدم برات بنویسم عزیزم میومدم ولی حسش نبود آخه پسرم داره بازم دندون درمیاره ولی این دفعه خیلی اذیت میشی هیچی نمیخوری به جز شیر خدا رو شکر که بازم شیر میخوری لاغر شدی چند روز هم تب داشتی مامانی بهانه گیر شده بودی و گریه میکردی و با اینکه بیحال بودی ولی بازم مثل همیشه لبخند رو لبات بود عزیزم  راستی پسرم دیگه کفشاشو پاش میکنه هورا تشویق

چند روزم با هم رفتیم بیرون و خودت راه میرفتی نمیدونی چقدر خوردنی تر شده بودی همش حواست به اطرافه دلت میخواد خودت تنها راه بری و دستاتو نمیدی به مامانی  چند تا عکس از پسر نازم میزارم - اولین  بستی یخی رو هم خوردی نصفشو دوست داشتی نوش جونت 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

موناتیموری
27 مرداد 92 15:58
سلام ثریاجون چندوقت ازت خبری نبودهرروزسرمیزدم عکسای جدیدسعیدجون روببینم.امیدوارم هرجاهستی شادباشی.


سلام مونا جان عزیزم این چند وقت سعید مریض بود و حسش نبود چیزی بنویسم و عکسی بزارم ولی خدا رو شکر خوب شده چند روز یه بار عکسهاشو میزارم ممنون که سر میزنی
مرجان مامان آران
30 مرداد 92 16:29
اخییییییی نازییییییی عزیزم دندون جدید مبارکککککککککک قربون خوردن و راه رفتنتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت عکساش خیلی جیگرنننننننننننننننننن
مامان مهدیس و ملیسا
1 شهریور 92 19:05
مرمر(مامی کسرا)
2 شهریور 92 16:00
عـــــــــــــــــــــــــزیزم قربون بستنی خوردنش....