سعیدسعید، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

عشق مامان و بابا

خوش اخلاق من

سلام پسر گلم - عزیز دلم خیلی قشنگ میشه بزرگ شدنت رو حس کرد هر روز در حال تغییری  قربون پسر باهوشم برم من وقتی چیزی رو میخوای دستتو میزنی به دستم یا لباسم رو میکشی و از خودت صدا در میاری و اشاره میدی به اون وسیله و من و بابایی هم کلی برات ذوق میکنیم فدات بشم  که خوش اخلاقیت ورد زبون همه شده چون همیشه لبخند رو لباته  ...
21 فروردين 1392

عکسهای سعیدم

عزیز دلم بابایی امروز رفته عکسهای ناز آتلیه رو گرفته و داره میاد خونه شب عکسها رو میزارم تو وبلاگت فعلا دو تا از از عکسهایی که امروز ازت گرفتم و میزارم    ...
17 فروردين 1392

هورا دندون پسرم دراومد

  سلام سلام صد تا سلام                   من اومدم با دندونام   میخوام نشونتون بدم                       صاحب مروارید شدم     یواش یواش و بیصدا                        شدم جز کباب خورا      گل پسرم اولین دندونت 91/11/19 دومین دنودنت 91/11/21 دراومد مبارکت باشه عزیزم چند وقت دیگه یه جشن کوچولو  خانوادگی برات میگیریم    ...
17 فروردين 1392

سعید و مامان

سلام عزیزم گل پسرم امروز پنجمین سالگرد ازدواج مامان و بابا بود و اینکه امروز 9 فروردین 92 اولین آبگوشت زندگیتو خوردی و چقدر هم دوست داشتی گل پسرم نوش جونت این چند وقت خیلی با گوشی مامانی بازی میکنی پیام خالی میفرستی - تماس میگیری بعدش به من زنگ میزنن که چرا حرف نمیزنی و منم میگم کار کار سعید ه خیلی قشنگ دست میزنی خوابت منظم شده بسکویت مادر رو خیلی دوست داری مثل همیشه گل پسرم خوش رو و مهربونه خیلی هم عیدی گرفته و اینم عکس سعید و مامانش ...
9 فروردين 1392

تشکر از خدا

  خدای مهربونم ازت ممنونم به خاطر همه مهربونیات - به خاطر سلامتی خودم و اطرافیانم - دادن پسر نازی که زندگیمونو هزار بار شیرین تر کرد - ممنونم که منو با رضا آشنا کردی و ما قسمت هم شدیم  ازت میخوام بازم مثل همیشه پشت و پناه ما باشی  و ما رو تنها نزاری ازت ممنونم خدا  ...
28 اسفند 1391